شبکه چهار - 29 دی 1402

لذت "انسان شدن" (امام جواد ع و فعل اخلاقی)

در آستانه میلاد امام محمد تقی ع _ ۱۴۰۰

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در باب سبک عمل اجتماعی امام جواد(ع) به چند حدیث درس‌آموز دیگر ایشان که جزو ارکان دکترین شیعه و بلکه هر مسلمانی و بلکه هر انسان شرافتمندی باشد اشاره کنیم.

درس اول؛ انسان‌دوستی و احترام به احساسات دیگران. مخاطب، هر کس که هست. ما معمولاً مراقب حساسیت‌های خودمان هستیم اما نگران حساسیت دیگران کمتر هستیم و گاهی نیستیم. چه در مسائل شخصی و مناسبات فردی، خانوادگی، اجتماعات کوچک؛ چه در حوزه رفتار وسیع‌تر اجتماعی با دیگران از همسایه و همکار و هم‌صنف و همکلاس و هم‌محل و هموطن تا هم‌نوع و دیگران؛ بیشتر مراقب حساسیت‌های خودمان هستیم تا دیگران. امام جواد(ع) می‌فرماید انسان باید مروّت داشته باشد، جوانمرد باشد و نسبت به همه منصف باشد و یک حد کمال و خط کمال که ایشان تعریف می‌کنند و می‌فرمایند اگر بتوانیم و هرکس بتواند و هر جامعه و هر گروهی بتواند این خصلت و این خُلق و سبک رفتار را در خود ایجاد کند و تقویت کند به یک حد قابل قبولی و به یک نصاب قابل پذیرشی از انسانیت و ااخلاق اسلامی و رحمانی دست یافته است. فرمودند: «حَسْبُ المَرءِ مِن کَمالِ المُروّةِ أنْ لا یَلْقى أحَدا بما یَکْرَهُ» برای مروت و جوانمردی، انسانیت که یک نصاب است با هیچ کس ملاقات نکنم آنگونه که آن کس برنجد. آن کس که برای خود رضایت نمی‌دهید که با شما آنگونه رفتار شود و آنگونه سخن گفته شود با دیگران آنگونه رفتار نکنید و سخن نگویید. این یک قانون طلایی اخلاق است معیار کاملاً قابل سنجش و اندازه‌گیری است که هرکس نتواند ادعا کند که من اخلاقی‌ام، من به کمالات انسانی رسیدم ولی خب ما با کدام خط‌کش و با کدام کمال‌سنج می‌شود دانست و تأیید یا تکذیب کرد که کدام رفتارهای ما با دیگران از جمله اخلاقی هست یا نیست؟ خب این یک معیار مهمی است که قرآن کریم با یک تعابیری، پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) با تعابیر مختلف و انبیای پیشین هم همین‌طور، مکرر به ما یادآوری کردند به همه آحاد بشر در همه مقاطع تاریخ و همه واحدهای جغرافیایی، یک معیار که برای هر کسی، باسواد، بیسواد، قدیم، جدید، قابل درک و اندازه‌گیری است. ببینید شما از چه نوع رفتار و گفتاری می‌رنجید و ناراحت می‌شوید و عصبانی می‌شوید حالا خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و آن طرف میز بروید بنشینید ببینید از شنیدن چه سخنانی و دیدن چه رفتاری، از دیدن چه نوع عمل و عکس‌المعل‌هایی متنفر می‌شوید و بدتان می‌آید و حال‌تان بهم می‌خورد. حالا برگردید این طرف میز، با آن معیار، مراقبت کنید و با مخاطب رعایت کنید. خب این چند اصل مهم دیگری در حوزه انسان‌شناسی و فلسفه اخلاق و احکام ارزشگذاری‌های توحیدی در رفتار اجتماعی، یعنی اگر این اصل رعایت بشود در خانواده، آن خانواده گرفتار شقاق و نفاق و درگیری و تلخی و طلاق سرد یا گرم نمی‌شود یعنی اگر زن و شوهر، خود را جای یکدیگر بگذارند ببینند این توقعات، این طرز رفتار را می‌پسندند یا نه؟ حالا برگردد در جای خودش. حتماً به شیوه دیگری رفتار خواهیم کرد یعنی همه ما یک تن هستیم، هر کسی خود را جای دیگری بگذارد، شریک درد و احساسات او باشد. این حدیث امام جواد(ع) یعنی کرامت دیگران کرامت من است یعنی عزت تو، عزت من است. ذلت من، ذلت توست. یعنی غم تو، غم من است و شادی تو، شادی من است. از این عبارت شاید زیباتر نشود، وحدت جوهر انسانی و ترویج عشق میان انسان‌ها و موجودات، حتی غیر انسان. یعنی یک حیوانی را، یک سگی، گربه‌ای، اسبی را می‌بینید که تشنه است یا زخمی است، مریض است، گرسنه است، از کنار آن عبور کنید یک لحظه می‌توانید خودت را جای او هم بگذاری او به عنوان یک موجود زنده و امانت الهی، چون حیوانات امانت خدا دست انسان‌ها هستند. وقتی آن موقعیت را نمی‌پسندی و نادرست می‌دانی، وجدان اخلاقی که خدای متعال در همه ما بطور فطری اجمالاً گذاشته است حالا اگر در همه مصادیق و جزئیات هم کافی نباشد و احتیاج به ادله نقلی و نورافکنی انبیاء داشته باشد اما خدای متعال یک فطرت اخلاقی که یک نوع گرایش و یک نوع قضاوت درست و نادرست در ما اجمالاً گذاشته است که کلیات و جهت‌گیری اصلی را ما می‌توانیم بفهمیم. اگر در بازار، تجارت، اجاره، در قرارداد یا تعامل کارگر و کارفرما، موجر و مستأجر، خریدار و فروشنده و از این قبیل، همین اصل رعایت بشود. امام جواد(ع) اهل جود و بخشش، که حتی به عدالت هم راضی نمی‌شود. جود یعنی فراعدالت. عدالت یعنی حق تو مال تو، و حق من برای من، که بسیار مهم هم هست و باید رعایت شود که اگر رعایت می‌شد بسیاری از مشکلات بشر حل می‌شد. اما جود باز یک گام جلوتر است و عمومی هم نیست همه اهل جود نیستند، همه نمی‌توانند جواد باشند، همه نمی‌توانیم عادل باشیم چه برسد به جواد. چون جواد، یک گام جلوتر از عادل است. او اهل جود است او می‌گوید من از حق خودمم هم به نفع دیگران می‌گذرم. رشد اخلاقی، در انسان بودن، ملاقات و دیدار نکند با هیچ کس، به نحوی که نمی‌پسندد بدش می‌آید چون این حدیث، این‌طوری هم قابل ترجمه است وقتی شما می‌بینید که یک کسی در یک مسئله‌ای در این مورد خاصی حساس است از یادآوری یک مطلبی ناراحت می‌شود. راجع به یک موضوعی نمی‌خواهد بحث بشود می‌دانید این شخص از این عمل و این گفتار می‌رنجد. امام جواد(ع) می‌فرماید اگر انسان هستی،‌اخلاقی هستی، اگر مروت و کمالات انسانی و معنوی دارید طوری رفتار نشود که برای خودت نمی‌پسندی. وحدت، یگانگی، رعایت احساسات و حساسیت‌های دیگران، هرکس که هستند احترام نسبت به روحیات دیگری که از چه خوشحال می‌شود و از چه ناراحت می‌شود؟ نرنجاندن دیگران و انسان‌ها، این یک اصل مهمی است.

حدیث و اصل دوم، در باب سبک زندگی اسلامی، چه در زندگی شخصی، حالا همه این اصولی که عرض کردیم و می‌کنیم هم در بُعد روابط فردی و خانوادگی است و هم صنفی و تشکیلاتی و حزبی و هم در ابعاد ملی و بین‌المللی است یعنی با ملت‌های دیگر هم طوری رفتار نکنید که اگر با شما آن‌گونه رفتار کنند شما می‌رنجید. به هیچ ملیتی، قومیتی، نژادی، توهین نکنید و از این قبیل. در روابط شخصی و خانوادگی، و هم در روابط سیاسی، اقتصادی، رسانه‌ای در ابعاد ملی و بین‌المللی، این‌ها اصول محکمی است که مبنای رفتار اخلاقی در همه ابعاد است در هر حوزه‌ای به حسب خودش. اصل دوم این است که فرمودند بسا رفتار و تصمیمی است که اصل آن تصمیم یا رفتار کار درستی است ولی لزوماً هر کار درستی را و هر سخن درستی را در هر وقت و موقعیت و شرایطی نمی‌شود کرد و گفت. یک چیزی هم به نام ظرفیت زمانی و مکانی، شرایط خاص و موقعیت خاص داریم. در واقع یک بُعد توجه به درست بودن محتوای یک سخن و عمل است، اما این لازم است اما کافی نیست یک بُعد دومی است که امام جواد(ع) می‌فرماید که حتماً آن را باید بررسی و پیش‌بینی کنید و آن این است که آیا الآن وقت این موضع‌گیری، وقت این سخن و کار رسیده بود و هست یا نه؟ این سخن درستی است اما جایش این‌جا نیست. این فرمایش امام جواد(ع) یعنی هر عمل و عکس‌العملی، هر کنش و واکنشی و هر گفتار، سخنی و موضعی غیر از این که باید درست و منطقی و مشروع باشد مفید به حال مردم باشد به حال خودتان و دیگران باشد به علاوه باید درست و به موقع هم گفته شود یعنی آن ظرف انتقال و ارائه و اظهار آن موضع و عمل هم به همان اندازه مهم است. لذا امام(ع) فرمودند کاری که وقتش نرسیده شتابزده، عمل نکنید حتماً پشیمان خواهید شد. می‌گویید این حرف درست است می‌گویم! نه، به چه کسی باید بگویی؟ چه زمانی بگویی؟ چگونه بگویی؟ چرا الآن بگویی و از این قبیل.

مشکل بزرگ ما در تفاهمات شخص به شخص، فرد با فرد، خانواده با خانواده و مناسبات اقتصادی و اجتماعی مردم با هم، یا مسئولین با مردم یا متقابلاً، این را باید رعایت کنیم گاهی نمی‌کنیم. یک اعلام موضع هست که موضع درستی است ولی زمان درستی نیست. شیوه درستی نیست. فرمودند روی همه این ابعاد باید بیندیشید و بعد تصمیم بگیرید و شتابزده عمل نکردن. یعنی هر عملی و هر سخنی یک هندسه‌ای دارد شما باید مهندسانه، اظهار و اِعمال بکنید. به عبارت دیگر، هر نکته مقامی دارد. خب این در مسائل حکومتی و سیاسی هم هست که مدیریت‌ها یک برنامه، یک پروژه را اولاً باید درست و به نفع مردم و منافع ملی باشد و بعد چه زمانی و چگونه؟ شتابزده وارد بشوید کار خراب می‌شود. بعداً همان شیوه درست آن هم اِعمال نخواهد شد. دیر هم عمل کنید البته همین‌طور خواهد بود.

آن اصل قبلی هم در مسائل سیاسی حکومتی خیلی مهم است یعنی مسئولین وقتی یک کاری می‌کنند، یک حرفی می‌زنند یک جایی سکوت می‌کنند ببینند اگر به جای مردم و افکار عمومی بودند این طرف میز بودند از این طرز پاسخگویی بلکه پاسخ نگویی و از این طرز مدیریت، ناراحت نمی‌شدند؟ بعد بیایند پشت میز مسئولیت بنشینند. متقابلاً مردم هم همین‌طور. یعنی ببینند وقتی موقعیت و شرایط و مشکلات یک مدیر را درک بکند یک لحظه خودش را جای او بگذارد و ببیند آیا می‌تواند این خواسته من را با آن سرعت و شرایط تأمین کند و نمی‌کند؟ یا نمی‌تواند بکند و نمی‌شود؟ و من باید یک همکاری و تعاملی در همه مسائل داشته باشم؟ این هم اصل، هر فعل و عمل، زمان خاصی دارد. دیر بودن، زود شدن، جزئی از خود عمل و پروژه عمل است و در اثر و کارکرد آن عمل و آن اظهار نظر دخالت دارد.

اصل بعدی؛ امام جواد(ع) فرمودند عده‌ای هستید که به جای برنامه‌ریزی فقط آرزو می‌کنید. آ‌رزوهای طول و دراز و این باعث می‌شود کم‌کم آن نرمش و انعطاف خودتان را از دست می‌دهید. این آرزوهای طول و دراز و این توهمات و این واقع‌بین نبودن، باعث قساوت قلب می‌شود، سنگدل می‌شوید. آرزوهای شخصی ما معمولاً مثل زمان و مرگ و بیماری و انواع گرفتاری‌ها و موانع و محدودیت‌ها را اصلاً نمی‌بینیم یعنی خیلی وقت‌ها آرزوهای شخصی که ما داریم و غم و شادی‌هایمان، و فعل و انفعالات‌مان را با آن‌ها تنظیم می‌کنیم به کلی غیر واقع‌بینانه و گاه ابلهانه است یعنی فکر می‌کنیم 500 سالی این‌جا هستیم بلکه تا ابد! بقیه دارند می‌میرند! ما که همین‌طور ناظر مرگ دیگران هستیم! خود این اولین خطاست و اولین ایده‌آلیزم خطرناک است. واقع‌بین بودن یعنی واقعیت را دیدن. واقعیت چیست؟ به خودت و به اطرافت نگاه کن بفهم واقعیت چیست؟ در مورد شخص من و شما واقعیت این است که ما اصلاً معلوم نیست شش ماه دیگر، یک ماه دیگر، شش سال دیگر، هفته دیگر، یک ساعت دیگر هستیم؟ نیستیم؟ از این عالم می‌رویم یا نه؟ معلوم نیست چه اتفاقاتی ممکن است طبیعی یا مصنوعی؟ عامل آن خود ما باشیم یا دیگران؟ یا هیچ کدام از ما نباشیم و یک مشیت مستقل الهی است بدون وساطت ما و شما. همه این احتمالات وجود دارد. مسئله فقر و غنا، مرض و سلامت، مرگ و زندگی، گرفتاری و فراغت، جوانی و پیری، و انواع این‌ها واقعیتی است که همه ما داریم هر روز تجریه می‌کنیم در مورد دیگران مشاهده می‌کنیم و در مورد خودمان هم شخصاً داریم تجربه می‌کنیم. امام جواد(ع) فرمودند که آرمان‌های الهی و مقدس داشته باشید، برنامه‌ریزی هم بکنید دقیق، فکر شده، اما گرفتار اوهام و تخیل و توهمات و آرزوهای طول و دراز شخصی یا حتی فراتر از شخص نشوید. چون این باعث می‌شود واقعیت را نبینید و آمادگی برای آن نداشته باشید از جمله واقعیت مرگ. و فکر کنید تا ابد این‌جا هستید آن وقت وقتی اشتباهاً فکر می‌کنید که تا ابد این‌جا هستید و همه چیز هم تحت کنترل من است کمترین صدمه‌اش به خود ما این است که ما تبدیل می‌شویم به موجوداتی که ظرافت و شعور درک حقایق انسانی را از دست می‌دهیم. گرفتار قساوت قلب و خشونت می‌شویم، سنگدل می‌شویم، احساسات‌مان، متحجرانه، گرفتار تحجر می‌شود. ذهن‌مان هم متحجر می‌شود. این هم یک بحث. هوس و آرزو و توهم، یک چیز است، برنامه‌ریزی و آینده‌نگری و تدبیر امر دیگری است. این دوتا نباید با هم مخلوط بشود چه در زندگی شخصی و چه در مسائل اجتماعی و مدنی، مسائل سیاسی و اقتصادی و از این قبیل.

شما در این مسائل سیاسی و بین‌الملل مکرر دیدید کسانی را که ما نمی‌خواهیم کسی را هم متهم کنیم ولی شعار واقع‌بینی و واقع‌گرایی دادند و حتی گاهی آرمان‌گرایی و آرمان‌خواهی را مسخره کردند و متلک گفتند در ایدئولوژی رؤیایی تخیلات واقعیت این است، مثلاً در حوزه دیپلماسی، همین قضیه برجام. خب سال‌ها دیدید که این‌ها آرزو و توهمات بود واقعیتی هم نداشت. واقع‌بین نبودن و پشت به واقعیت آرزو کردن کم‌کم ما را خرفت هم می‌کند. واضحات را هم کم‌کم نمی‌بینیم و قساوت، یک خصلت کاملاً غیر انسانی است خیلی از توصیه‌های اسلام برای این است که ما گرفتار قساوت می‌شویم. قساوت، خشونت و سنگواره شدن.

اصل بعدی، فرمایش دیگر امام جواد(ع) این است که زندگی اجتماعی را بر اساس قوی باید بماند و ضعیف له شود! داروینیزم اجتماعی بر این اساس پیش نبرید. حق با قوی است نه این که قوی باید در خدمت حق و بر حق باشد! نه. حق با قوی است! قدرت حق می‌آورد نه این که حق قدرت بیاورد. امام جواد(ع) فرمودند در برابر این تفکر ضد انسانی و ضد توحیدی بایستید. همه جا تفاوت مراتب در قدرت هست، قدرت بدنی، قدرت اجتماعی، قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی و... فرمودند به ناتوانان، به ضعیفان، رحم کنید و با ترحم، ترحم غیر از تحقیر است. بعضی‌ها فکر می‌کنند که ترحم کردن یعنی تحقیر کردن، در حالی که تحقیر ضد ترحم است و جزو مصادیق رحم نکردن است چون تحقیر نوعی اذیت کردن و آزار دادن و توهین است. توهین و تحقیر نسبتی با ترحم ندار. ترحم یعنی دوست داشتن، عشق ورزیدن، محبت کردن و در نتیجه خدمت کردن. امام جواد(ع) فرمودند اگر در محله‌ای، در خانه‌ای، در حوزه کاری، جامعه‌ای، شهری و کشوری و جهانی که هستید ناتوانانی، گرفتارانی می‌بینید که حتماً می‌بینید و همه جا هستند هرگز از کنار آن‌ها بی‌تفاوت عبور نکنید و نگویید به من چه! به ما چه! نگویید مسئولین رسیدگی کنند! بقیه دارند رد می‌شوند ما هم رد شویم! امام جواد(ع) هرگز تن به چنین نگاه و رفتاری ندهید. شما به عنوان یک موحد و مسلمان، به عنوان شیعه اهل بیت(ع) به عنوان یک انسان موحد اخلاقی وظیفه دارید هرجا انسان‌هایی، خانواده‌هایی، موجوداتی را می‌بینید که ضعیف‌تر از خودتان هستند که به هر نوع کمکی نیاز دارند حتماً باید بر اساس رحم،‌ یعنی رحمت و عشق و محبت به آن‌ها نگاه کنید همه را دوست داشته باشید بخصوص ضعفا را. بی‌طرف و بی‌تفاوت نباید باشید اگر کسی گفت نه غزه، نه لبنان، نه بوسنی، نه افغان، این خلاف انسانیت و مروت و خلاف رحم و انسانیت است. ضمن این که چنین کسانی بعد به دروغ می‌گوید جانم فدای ایران، چون در ایران برای ایرانیان دیگری که مشکل پیش می‌آید می‌گوید نه آن استان، نه این استان، استان خودم! بعد در استان خودش سیلی، زلزله‌ای و گرفتاری‌ای پیش بیاید باز می‌گوید نه آن شهر، نه این شهر، شهر خودم! منطق این است. اگر در شهر خودش مشکلی پیش بیاید می‌گوید نه آن محله، نه این محله، محله من. در محله پیش بیاید می‌گوید نه این خانه، نه آن خانه، خانه من. بعد مطمئن باشید در خانه‌اش هم مشکلی پیش بیاید می‌گوید نه برادرم، نه خواهرم نه پدر و مادرم، خودم و خودم. این منطق، این است!

اگر کسی کارفرما یا کارخانه‌داری است که می‌بیند کارگرش مشکلاتی دارد نمی‌تواند حل کند ولو جزو قراردادش نباشد امام جواد(ع) می‌فرماید از کنار او عبور نکن. جوانان بیکاری می‌بینید، دختران و پسران مجردی که از سن ازدواجش گذشته یا دارد می‌گذرد نمی‌تواند خانه اجاره کند یا مشکلاتش را حل کند، امام جواد(ع) می‌فرماید از کنار این‌ها بی‌تفاوت عبور نکنید. از کنار انسان گرفتار عبور نکنید و رو برمگردانید. موجودات غیر انسان هم همین‌طور است. یک گیاهی، یک درختی، گلی می‌بینید دارد خشک می‌شود به او هم باید رحم کنید. یک حیوانی، سگی، گربه‌ای، اسبی، حیوانی را می‌بینید تشنه است گرفتار است درد می‌کشد، مجروح شده، به او باید رحم کنید. امام جواد(ع) فرمودند از کنار حیوانات و گیاهان، چه برسد به انسان‌ها، از کنار هیچ ناتوان و نیازمندی بی‌تفاوت عبور نکنید هر کس می‌خواهد باشد. مسلمان هم نبود نبود. ایشان نگفتند که باید مسلمان باشد. فرمودند هر موجودی و هر انسان ناتوان و نیازمندی بروید سراغش و از او بپرسید که مشکل تو چیست؟ مشکل تو، مشکل من هم هست، مشکل شما مردم، مشکل ما هم هست چه رسد به مسئولین که اصلاً وظیفه‌شان همین است. آن وقت همین حدیث یک تتمه و ذیلی دارد که آن هم به اندازه صدر این حدیث مهم است بلکه از یک بُعد دیگری مهم‌تر است. یک مسئله‌ای در حوزه الهیاتی است و آن این که خدمت به موجودات و خدمت به انسان محروم، و بر اساس رحمت و عشق و محبت با دیگران برخورد کردن باعث جلب رحمت خداوند به خودتان می‌شود.

به عبارت دیگر، ایشان در این حدیث می‌فرماید اگر می‌خواهید رحمت خداوند به خودت را جلب کنی باید یک هزینه‌ای بپردازی، به دیگران رحم کن تا خداوند به تو رحم کند. رحمت خدا را می‌خواهی جذب کنی دیگران را مشمول رحمت خودت قرار بده. هرکس به دیگران به انسان‌ها و به موجودات دیگر و به دیگران عشق بورزد او می‌تواند مشمول عشق و محبت و ترحم خداوند قرار بگیرد. این هم، جواب به کسانی که فکر می‌کنند مذهبی بودن ربطی به خدمت کردن به انسان‌ها و گرفتارها ندارد می‌توانیم کمکی هم به کسی نکنیم ولی مذهبی باشیم رحمت خدا را فقط با زیارت و عزاداری جذب کنیم! نه این‌طوری نیست. آن‌ها عزاداری و زیارت، عبادت است و ثواب دارد اما آن‌ها کافی نیست و باید بروی مشکلات دیگران را در حد توان حل کنی.

چند روز پیش در خیابان من مشهد داشتم پیاده می‌رفتم یک بنده خدایی آمد و گفت من خودم کارگرم و مشکلات اقتصادی زیادی در زندگی‌ام دارم پولی ندارم که به کسی کمک کنم اما هر آدم خیّری را که می‌بینم – به نظرم ایشان نجار و تابلوساز بود- گفت خیلی هم بدهی دارم اجاره منزل و محل کار دارم، گفتم من کاری که می‌توانم بکنم هرکسی را که من می‌شناسم چه از طریق رسانه‌ها یا خودم بشناسم که این دارد به مردم خدمت می‌کند و دارد یک عمل خیری انجام می‌دهد و دنبال ریاکاری و عوامفریبی و شهرت هم نیست، صادقانه دارد یک خدمتی می‌کند من کاری نمی‌توانم برایش بکنم اما می‌روم توی نجاری‌ام یک تابلوی قشنگی به نام و برای او خودم درست می‌کنم و آدرسش را پیدا می‌کنم و می‌روم به او می‌دهم یا با واسطه‌ای به او می‌رسانم از باب تشکر، که تشویق آن عمل خیر باشد یک جور امر به معروف باشد. گفتم این عمل شما یک عبادت بزرگ است یعنی ایشان در حد خودش دارد حمایت و تشویق می‌کند دارد امر به معروف می‌کند و تشویق اعمال خیر انجام می‌دهد این خیلی مهم است. پس یک رابطه‌ای بین خدا، من، انسان- خدا، من، دیگران.

امام جواد(ع) می‌فرمایند اگر نور و رحمت خداوند را برای خودت می‌خواهید باید رحمت تو و آثارش، یعنی خدمت به مردم و خدمت به انسان، همه موجودات، باید به این‌ها خدمت و محبت کنی و رحم کنی. باید دلسوز انسان‌ها و خانواده‌های ضعیف و ملت‌های ضعیف باشی. باید می‌توانی آن‌ها را با دست و عمل کمک‌شان کنی، نمی‌توانی با زبان، شعار بده بگو درود بر شما، درود بر مستضعف، مرگ بر مستکبر. آن را هم نتوانی باید در قلبت، هوادار این‌ها و مخالف آن‌ها باشی. بی‌طرف و بی‌تفاوت نباشی که به ما مربوط نیست. بعضی‌ها به خیال‌شان زندگی نرمال یعنی زندگی مثل حیوانات، لگد انداختن و علف خوردن، این می‌شود نرمال! آن نرمال الاغ است نرمال انسان این نیست. نُرم‌های انسانی ترحم به دیگران است و احساس مسئولیت به دیگران در حد توان است.

و از این طرف، جواب کسانی که فکر می‌کنند ایمان داشتن به خداوند یا نداشتن، مساوی است و ربطی به انسان و حقوق بشر و حل مشکلات ما ندارد، حالا ایمان به خدا باشد یا نباشد چه تأثیری در مشکلات و حل این مشکلات دارد؟ نه اثر دارد. اگر کسانی به راستی و به واقع به خداوند باور داشته باشند و رجاء و امید به رحمت او داشته باشند، این‌ها حتماً باید به ملت‌های ضعیف، خانواده ضعیف و گرفتار، به شخصی که گرفتار و محتاج است یا بیمار است و به رسیدگی احتیاج دارد و نمی‌تواند، پولی ندارد، کسی را ندارد یا فقیر است یا بدهکار است یا ورشکسته است، یا می‌خواهد یک خانه کوچکی را اجاره کند، می‌خواهد ازدواج کند، جهیزیه‌ای، یا خانواده و خانم یا کودکی است که زندگی‌اش تأمین نمی‌شود یا جوانی است که تحصیلکرده است یا تحصیل نکرده است بیکار است و دنبال کاری می‌گردد، ایجاد اشتغال برای او. یک کسی مظلوم است و کسی از او دفاع نمی‌کند و همه این‌ها. همه این‌ها عبادت است و ایمان آوردن یا نیاوردن به خداوند به معنای درست کلمه، کاملاً در سرنوشت و حقوق بشر تأثیر دارد. ببینید همه این‌ها اصول اخلاقی و انسانی است. تک تک این روایات را که شما می‌بینید صحبت از عقلانیت و عدالت است، رحمت به انسان‌هاست، معنویت و رشد بشر است و کرامت انسان است اصلاً کل دین این است. اگر صحبت از خداپرستی و اطاعت از خداوند و واجب و حرام، و عبودیت و عبادت می‌شود همه‌اش منافع بشر و منافع انسان است منافع خود من و تو، و منافع دیگرانی که ما موحدانه با آن‌ها رابطه و نسبت برقرار می‌کنیم به نفع همه ما و آن‌هاست. خداوند نفع و ضرری ندارد.

اصل بعدی، رعایت حرمت و کرامت انسان در حوزه نصیحت و نقد و پیشنهاد و اصلاحات اجتماعی. امام جواد(ع) فرمودند اگر کسی یا جریانی را می‌بینید که گرفتار یک خطایی هستند حتماً نسبت به آن‌ها احساس مسئولیت بکنید، دلسوز و نگران باشید و هر کاری از شما برمی‌آید برای نجات و هدایت آن‌ها انجام بدهید همانطور که انسان گرسنه، یا بیمار یا مظلوم یا گرفتار به لحاظ مادی را باید نجات بدهید در حدی که می‌توانید او را کمک کنید اگر برادر یا خواهری، یک جامعه‌ای را می‌بینید که گرفتار مشکلات معرفتی است یعنی در حوزه مسائل سیاسی، اعتقادی و اخلاقی، در حال سقوط اخلاقی یا فرهنگی هست و احتیاج دارد و نیاز دارد ولو خودش ندارد باید او را کمک کنیم، نقد کنیم، پیشنهاد بدهیم، تذکر بدهیم. ببینید سقوط معنوی از سقوط مادی هرگز بی‌اهمیت‌تر نیست بلکه مهم‌تر هم هست. اگر یک کسی، یک جامعه‌ای، یک محیطی و افکار عمومی‌ای را می‌بینیم که گرفتار یک خطا یا فساد اخلاقی و معنوی هستند و یک گناه دارد توجیه و رایج می‌شود افکار عمومی دارد در یک جهتی منحرف می‌شود و دارد به تسلیم شدن به استکبار و ذلت تن می‌دهد و دارد به مسائل غیر اخلاقی و از این قبیل آلوده می‌شود، یک خانواده‌ای به لحاظ فرهنگی دارد در معرض فروپاشی قرار می‌گیرد، مشکل او مالی نیست، مشکل او فرهنگی است، و... خب این‌جا احتیاج دارد به نقد، نظارت، توضیح خواستن، توضیح دادن و یک ولایتی است که قرآن فرمود خداوند برای زن و مرد شما این مقدار ولایت را برای همه شما قرار داد که همه نسبت به هم دلسوز و مسئول باشید و حق دارید دخالت کنید در حوزه عمومی، امور پابلیک یعنی حریم اجتماعی، فضولی در حریم خصوصی نه، اما اگر کسی آمده در حریم عمومی، شما دارید می‌بینید این شخص، این خانواده، این بخش از افکار عمومی و جامعه، اساساً این بخش از افکار عمومی جهان، در رسانه‌ها و... دارد در یک مسیر نادرستی حرکت می‌کند ما وظیفه داریم که احساس مسئولیت کنیم البته با دو قید آگاهی و اخلاق. یعنی هم عقلانی و هم اخلاقی، با این دو تذکر و با این دو تبصره، حتماً دلسوزانه سراغ آن برادر یا خواهرمان یا آن خانواده، آن محیط، آن افکار عمومی برویم و به آن‌ها تذکر بدهیم و در این مورد با آن‌ها صحبت کنیم.

آن وقت یک تفاوتی است بین مسائل خصوصی و مسائل عمومی، یعنی افکار عمومی مردم با مسئله خطای یک شخص در خانواده یا یک خانواده در یک محله، یا محل کار،‌همکاری و از این قبیل. آن‌جا امام جواد(ع) فرمودند بله حتماً پند بدهید. باید امر به معروف و نهی از منکر به روش درست بکنید اما شرط آن این است یکی از شرایط درست بودن آن این است که علنی جلوی دیگران کسی را نصیحت نکنید. وقتی کسی را آشکارا جلوی دیگران نصیحت می‌کنید دارید تحقیرش می‌کنید. امام جواد(ع) فرمودند هرکسی یک چهره فردی دارد، یک چهره اجتماعی، شما دارید چهره اجتماعی آن کسی را که در حضور دیگران او را نصیحت می‌کنید دارید او را تخریب می‌کنید و او را زشت نشان دادید ضربه‌ای که به او می‌زنید از خدمتی که می‌خواهید به او بکنید بیشتر و بدتر و مؤثرتر است. این هم یک اصل. نباید بی‌تفاوت بود. بعضی‌ها می‌گویند اصلاً به ما چه! به تو چه! نه، به ما چه و به تو چه نداریم. اگر کسی از خودش عیبی را آشکار و علنی کرد نه در اتاق و خلوت خودش، بلکه علنی کرد آمده توی خیابان، در مدرسه، در تاکسی، در سینما، پارک، در دانشگاه، در بازار، در یک میهمانی، یک عملی را نادرست و زشتی را انجام بدهد یا حرف مزخرف و غلطی را می‌زند یا... این‌جا فرمودند حتماً در این باب باید موضع داشته باشید و احساس مسئولیت کنید. این‌هایی که می‌گویند هرکسی هر کاری کرد، یک کسی حجاب داشت، بی‌حجاب بود، لخت آمد، نیم‌لخت آمد، اصلاً مهم نیست هرکسی بدن خودش است لباس خودش است او هم بگوید دست خودم است، خب باید بگویید لباس و بدن خودت در خانه خودت و در اتاقت. نه در شهر، در خیابان و در عرصه عمومی. بدنت برای خودت است و لباست هم برای خودت است اما خیابان که برای تو نیست. این‌جا محل عمومی است. مثل این که کسی بیاید توی خیابان و توی گوش کسی بزند بعد بگوید دست خودم است! خب دست خودت بود ولی این که زدی گوش من و گوش بقیه بود. کسی نمی‌تواند به عرصه عمومی بیاید هرکاری دلش می‌خواهد ولو با خودش بکند، ‌یک کسی یک غلطی می‌خواهد انجام بدهد خب برود در حریم خصوصی انجام بدهد. بگوید من می‌خواهم روزه بخورم، خب می‌خواهی روزه بخوری از رحمت خدا دور بشوی به لحاظ انسانی رشد نکنی، فاصله از حیوان نگیری، چون حیوانات به محض این که گرسنه بشوند غذا می‌خورند انسان باید در ماه رمضان گرسنه بشود بتواند بخورد ولی نخورد، اراده انسانی ما، آن عزم انسانی ما باید بر غریزه حیوانی ما بتواند غلبه کند و مدیریت کند مگر کسی مریضی باشد و مشکلی داشته باشد مسافر باشد و... می‌خواهی روزه‌ات را بخوری یا برهنه باشی، در حریم خصوصی خودت بکن، حق نداری ماه رمضان در حریم عمومی و در ملأ عام حکم خداوند را زیر پا بگذاری. ولو بیمار باشی. در خیابان حق نداری چیزی بخوری. در خیابان حق نداری برهنه یا نیمه برهنه حاضر بشوی این‌جا عرصه عمومی است. پس این فرمایش امام جواد(ع) از یک طرف پاسخ به کسانی است که یا می‌گویند به من چه، یا می‌گویند به تو چه! نه، در حریم عمومی در جامعه مسئولیت داریم، و هرکسی هر کاری نمی‌تواند بکند هیچ جای دنیا هم این‌طور نیست همه یک قوانین اجتماعی و مدنی دارند، منتهی نوع حساسیت‌هایشان ممکن است با هم متفاوت باشد، ارزش‌هایشان فرق می‌کند. یک عده‌ای هستند دین ندارند ولی باز هم یک قوانینی برای عرصه عمومی می‌گذارند.

وجه دوم و بسیار مهم دیگر این حدیث و این فرمایش امام جواد(ع) این است که بله بی‌تفاوت نباشید اما هدف از این نصیحت و نقد، در درجه اول خدمت به آن شخص است نجات اوست و کمک به اوست نه ضربه زدن به او و تحقیر او. بنابراین کرامت او را حفظ کنید. نمی‌توانید یک کسی را تحقیر کنید، کرامت و عزت و شخصیت او را از او بگیرید و بخواهید جلوی یک عمل باطل و فاسدش را به این قیمت بگیرید. در درجله اول، هدف؛ رشد و خدمت به اوست. بنابراین تربیت به قیمت تحقیر، تغییر به شیوه تحقیر، روش نادرستی است. این روش تربیتی نادرست است. در حوزه رسانه هم همین‌طور. از یک کسی یک خبری رسیده، ولو یک عیبی هم دارد اصلاً فرض کنید خبر هم درست است چون خیلی از این خبرهایی که می‌گویند دروغ و شایعه و تهمت است. اصلاً فرض کنید درست است همان اول بدون بررسی مباحث، سریع رسانه‌ای کردن! در ملأ عام و افکار عمومی تحت عنوان افشاگری، یک شخصی و یک جایی را و یک جمعی را بی‌آبرو کردن. خب این خلاف انسانیت و اخلاق است. خلاف دیانت و ایمان است. بی‌تقوایی است. اول بروید با خود شخص در خلوت مطرح کنید و بگویید یک چنین مسئله‌ای هست شما دارید این کارها را می‌کنید دارید این تأثیرگذاری‌ها را می‌کنید، این کار شما، این موضع‌گیری شما، این رفتار شما با دیگران، با جامعه، با آن شخص، با دیگران، این خلاف عدل و اخلاق است، ظلم به اوست و درست نیست. این فیلمی که ساختی، این کارهایی که کردی، این‌ها ایجاد انحراف و فساد در اخلاق اجتماعی است. این‌ها را به او بگویید ممکن است طرف بگوید من اصلاً توجه نداشتم و با این قصد نکردم، ممکن است بگوید که نه، این برداشت شما غلط است. ممکن است بگوید بله راست می‌گویید من متوجه نبودم من آن را اصلاح می‌کنم و از این به بعد رعایت می‌کنم. ممکن است بگوید چه و چه، یک احتمال هم این است که بگوید بله من می‌دانم این خلاف است ولی این کار را می‌کنم به تو چه! آن وقت بحث حقوق عمومی مطرح می‌شود کم‌کم با مراتب باید جلو رفت، هم نهادهای قانونی باید جلوی او را بگیرند و شکایت بشود چون بحث حق‌الناس است. هم اگر می‌بینند دارد یک گفتمانی را ترویج می‌کند، یک فساد یا گناه یا ظلم سازماندهی شده است نه اتفاقی و اشتباهی، آن‌جا باید حتماً رسانه‌ای بشود و یک نهی از منکر علنی در افکار عمومی باید صورت بگیرد. ولی در مسائل و خطاهای شخصی بخصوص، کسی را جلوی دیگران، حتی می‌فرمایند در یک خانواده، یکی از اعضای خانواده را جلوی بقیه شروع به نصیحت نکنید چون معنی نصیحت دست گذاشتن روی یک نقطه خطا و ضعف شخصی است و این که تو این‌جا خطا کردی باید خودت را اصلاح کنی. خب خودت همین مقدار را هم نمی‌پذیری.

امام جواد(ع) می‌فرمایند هر کار رسانه‌ای، سیاسی، تعلیم و تربیت، آموزشی، هر کار انتقادی و اجتماعی و جمعی می‌کنید یک خط قرمز است که باید آن را مراقبت کنید که به شدت دقیق است و آن مسئله کرامت و حرمت انسان است، حتی انسان خطاکار. مراقب حیثیت او و منزلت اجتماعی او باشید. او را خوردش نکنید که می‌خواهید اصلاحش کنید. بله، اگر آگاهانه و لجوجانه ادامه می‌دهد و مسئله هم مربوط به حق‌الناس است آن وقت کم‌کم مراتب دیگر و وظیفه نهی از منکر پیش می‌آید. آن‌جا هم عمل این شخص، هدف اصلی است. شما ببینید همین 4- 5تا حدیثی که تا این‌جا برای شما خواندم و عرض کردم، کل مناسبات انسانی در رفتار شخصی، خانوادگی، مدنی و اجتماعی، و سیاسی، ملی، بین‌المللی، اصلاً همه چیز را تغییر می‌دهد و یک سبک زندگی دیگری می‌شود.

اصل بعدی این است که در عین حال امام جواد(ع) می‌فرماید نسبت به ظلم و بی‌عدالتی‌های اجتماعی، به شدت حساس باشید. نگویید من انسانی‌ام، اخلاقی‌ام، عارف هستم، من معنوی هستم، من حقوق بشری هستم، من روشنفکر و روحانی‌ام، اما کاری به ظلم و بی‌عدالتی در سطح یک خانواده،‌ محله، شهر، کشور تا بین‌الملل، من کاری به این ظلم و ‌عدالت ندارم. عدل و ظلم یک معیار مهم است. امام جواد(ع) فرمودند شما مسئولیت اجتماعی دارید باید قلباً متنفر از قطب ستم باشید و با زبان‌تان، لسان، باید فریاد بزنید و شعار بدهید باید بگویید مرگ بر تو، و مرگ بر این رفتار. این مرگ بر طاغوت، مرگ بر فرعون، تا مرگ بر شاه و صدام و آل سعود و ترامپ و بایدن، بوش و دیگران، هرکس ستم می‌کند. مرگ بر آمریکا، انگلیس، شوروی، مرگ بر صدام و منافقین، مرگ بر رژیم صهیونیستی اسرائیل، همه مصادیق همان است. امام جواد(ع) فرمودند نمی‌توانید مؤمن باشید انسان باشید و نسبت به مظالم و بی‌عدالتی‌ها بی‌تفاوت باشید. این یک. دو؛ «یَوْمُ اَلْعَدْلِ عَلَى اَلظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ اَلْجَوْرِ عَلَى اَلْمَظْلُومِ.» این روزی که، امروز و این عصر و این دوره‌ای که بر شخص مظلوم این قدر سخت می‌گذرد خانواده یا یک محله و منطقه مظلوم یا ملت و ملت‌های مظلوم در جهان دارد سخت می‌گذرد «یوم الجور علی المظلوم»‌ این روزگار ستم و بی‌عدالتی در مظلومین سخت می‌گذرد اما بدانید که «یوم العدل علی الظالم اشد» آن روز اجرای عدالت علیه ظالم و ستمگران بسیار بر ستمگر و ظالم سخت‌تر خواهد بود و سخت‌تر خواهد گذشت تا این روز بر مظلوم. یعنی هستی نسبت به ظلم و ظالم و مظلوم بی‌طرف نیست. خدای عالم ناظر است، خدای هستی، خدای انسان‌ها. این مناسبات اجتماعی، ظلم، بی‌عدالتی همه دارد دیده می‌شود و ثبت می‌شود همه این‌ها پاسخ دارد و روز سختی برای ستمگران در پیش است. در آ‌خرت که قطعی است و در دنیا هم برای این کار برنامه‌ریزی بکنید و منتظر این باشید. ما چقدر در همین 40- 50 سال سرنگونی ظالم و ظلمه عالم را دیدیم که چقدر بی‌آبرو و حذف شدند، شکست پشت شکست. و آن عذاب و مجازات اصلی در آخرت در پیش است. فرمودند مطمئن باشید آن روز، بسیار سخت‌تر از روز اجرای عدالت علیه ظالمان از امروز که روز بی‌عدالتی علیه مظلومین است. و این هم نکته بسیار بسیار مهمی است در این که امیدوار باشیم مأیوس نشویم. چون بعضی‌ها می‌گویند اوضاع جهان را ببینید عالم شیرتوی‌شیر است! معلوم نیست چیه! دیدید کسانی مشکلاتی را می‌بینند ظلم‌هایی را می‌بینند گرفتاری‌های بعضی‌ها را می‌بینند به این نتیجه می‌رسد که انگار حساب و کتابی در کار نیست! کدام خدا؟ کدام عدالت؟ کدام رحمت؟ این الهیات آثار سیاسی اجتماعی اقتصادی بسیار خطرناک و غلطی دارد حتی افسردگی و یأس و پوچ‌گرایی به وجود می‌آورد. پوچی در ذهن و دل بسیاری هست. این پاسخ آن‌ها هم هست. امام جواد(ع) می‌فرماید تا نوک بینی‌تان را نبینید هستی و حیات بشر همین 50- 60 سال که این‌جا هستید نیست این یک گام کوچک است حیات و محاکمات و حساب و کتاب هست و ادامه دارد. جهان حکیمانه، عادلانه و از سر رحمت و قدرت خلق شده است اما شما یک قطعه از این هستی و انسان را جدا نکنید و بر اساس همان قضاوت کنی. این یک پروسه و پروژه بلکه وسیع‌تر و بزرگ‌تر و بی‌نهایت است و ماجرا تمام نشده و ادامه دارد. دوباره تکرار می‌کنم هم در زندگی شخصی است و هم در زندگی و موضع‌گیری‌های اجتماعی، و هم مدنی، سیاسی،‌ بین‌الملل است.

فرمودند معمولاً شما در تصمیم‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌ها یک محاسباتی می‌کنید. محاسبه قدرت، ثروت، معادله قوا را نگاه می‌کنید و محاسبات شما عمدتاً محدود در چرتکه‌اندازی‌های مادی می‌ماند و شخصاً ممکن است مذهبی هم باشید نماز هم بخوانید، می‌گویید خدا را هم قبول دارم اما در حین عمل، سیاست، اقتصاد و... خداباورانه تصمیم نمی‌گیریم. امید و یأس ما،‌ خوف و رجاهای ما بر اساس نگاه توحیدی نیست یک مرتبه امید می‌بندید به یک کسانی که یک آدم‌های مثل شماها هستند ظاهرشان ممکن است از شماها یک کمی قوی‌تر و بهتر به نظر برسد. به نظر شما هیچ کاره‌اند. امید می‌بندید به یک انسان‌ها و قدرت‌های فاسد و فاجر، مثلاً امید می‌بینید به غرب و شرق و آمریکا. امید می‌بندید به یک آدم رباخوار و دزد و دروغگو که این وضعش خوب است این کمکم کند! امام جواد(ع) فرمودند این یک خطای محاسباتی است. این اشتباه گرفتن آب با سراب است. فرمودند که: «مَنْ أَمَّلَ فَاجِراً...» هرکس که آرزویش را به یک شخص یا یک نهاد و تشکیلات و یا یک قدرت جهانی فاجر و فاسد گره بزند کسی که به این‌ها امید ببندد و به این‌ها اعتماد کند و به آن‌ها متوسل بشود «کَانَ أَدْنَى عُقُوبَتِهِ اَلْحِرْمَانَ.» کمترین کیفر و مجازات او محرومیت است. بیش از این در دنیا و آخرت مجازات و کیفر خواهد داشت چون این کفر عملی است. این شرک عملی است. و فرمودند کمترین عقوبت آن و کمترین مجازات آن سنگ روی یخ شدن است، به بن‌بست رسیدن است و همه آرزوها باد هوا شدن است. این هم یک مسئله.

امید به اشخاص یا قدرت‌های فاسد، ظالم، نبندید به آن‌ها تکیه نکنید به وعده‌های آنان اعتماد نکنید. به آن‌ها تکیه ندهید و به آن‌ها لبخند نزنید، عشوه نیایید و التماس نکنید. «کَانَ أَدْنَى عُقُوبَتِهِ اَلْحِرْمَانَ.» کمترین مجازاتی که خواهید شد که خداوند بطور تکوینی این را در این عالم چیده، این است که محروم می‌شوید توقع دارید تحریم‌هایت را بردارند کمکت کنند،‌ پشت پا به تو می‌زنند و تف توی صورتت می‌اندازند! توی سرت می‌زنند بیشتر تحریمت می‌کنند. هرکس امید ببندد و به شخص یا گروه‌ها و قدرت‌های فاسد و فاجر اعتماد کند «کَانَ أَدْنَى عُقُوبَتِهِ اَلْحِرْمَانَ.» کمترین دستاورد آن پوچی و محرومیت است. هیچ چیز دست‌تان نمی‌آید. همه‌اش باد هوا، توهم و حباب است. فرمودند: «مَنِ انقَطَعَ إلى غَیرِ اللّهِ...» این‌هایی که آویزان به غیر خدا آویزان می‌شوند و انقطاع به آن‌ها پیدا می‌کنند مردم و جامعه خودشان را ندیده می‌گیرند مؤمنین را از محاسبات‌شان کنار می‌گذارند و آویزان می‌شوند و دست به دامن غیر خدا، چه رسد به دشمنان خدا می‌شوند «وَ کَلَهُ اللّه ُ إلَیهِ.» خداوند افسارتان را دست همان‌ها می‌دهد شما را توکیل به آن‌ها می‌کند و می‌گوید بر آن‌ها توکل کردید به آمریکا توکل کردید، برای زندگی شخصی و خانوادگی‌تان به شخص فاسد رباخوار و مال مردم‌خوار و فلان مسئول احیاناً توکل کردید به این‌ها توکل کردید، امام جواد(ع) می‌فرماید خیلی خب برو از خودش بگیر «وَ کَلَهُ اللّه ُ إلَیهِ.» خداوند تو را به همان می‌سپارد. این یک اصل که فوق‌العاده مهم است و ما در زندگی‌های شخصی‌مان گرفتار ‌آن هستیم. چوبش را خوردیم و باز هم خواهیم خورد! در مسائل سیاسی و اجتماعی و بین‌الملل هم این هست. این هم یک اصل. عزت و پول و قدرت و ثروت را از غیر خدا، چه برسد به دشمان خدا و افراد فاسد، از آن‌ها گدایی نکنید و التماس نکنید و منتظر رحمت این‌ها نباشید.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha